? : و NULL در به از كه مي اين است را با هاي براي آن يك شود شده خود ها كرد شد اي تا كند بر بود گفت نيز وي هم كنند دارد ما كرده يا اما بايد دو اند هر خواهد او مورد آنها باشد ديگر مردم نمي بين پيش پس اگر همه صورت يكي هستند بي من دهد هزار نيست استفاده داد داشته راه داشت چه همچنين كردند داده بوده دارند همين ميليون سوي شوند بيشتر بسيار روي گرفته هايي تواند اول نام هيچ چند جديد بيش شدن كردن كنيم نشان حتي اينكه ول? توسط چنين برخي نه ديروز دوم درباره بعد مختلف گيرد شما گفته آنان بار طور گرفت دهند گذاري بسياري طي بودند ميليارد بدون تمام كل تر براساس شدند ترين امروز باشند ندارد چون قابل گويد ديگري همان خواهند قبل آمده اكنون تحت طريق گيري جاي هنوز چرا البته كنيد سازي سوم كنم بلكه زير توانند ضمن فقط بودن حق آيد وقتي اش يابد نخستين مقابل خدمات امسال تاكنون مانند تازه آورد فكر آنچه نخست نشده شايد چهار جريان پنج ساخته زيرا نزديك برداري كسي ريزي رفت گردد مثل آمد ام بهترين دانست كمتر دادن تمامي جلوگيري بيشتري ايم ناشي چيزي آنكه بالا بنابراين ايشان بعضي دادند داشتند برخوردار نخواهد هنگام نبايد غير نبود ديده وگو داريم چگونه بندي خواست فوق ده نوعي هستيم ديگران همچنان سراسر ندارند گروهي سعي روزهاي آنجا يكديگر كردم بيست بروز سپس رفته آورده نمايد باشيم گويند زياد خويش همواره گذاشته شش نداشته شناسي خواهيم آباد داشتن نظير همچون باره نكرده شان سابق هفت دانند جايي ب? جز ز?رِ رو?ِ سر?ِ تو?ِ جلو?ِ پ?شِ عقبِ بالا?ِ خارجِ وسطِ ب?رونِ سو?ِ كنارِ پاع?نِ نزدِ نزد?كِ دنبالِ حدودِ برابرِ طبقِ مانندِ ضدِّ هنگامِ برا?ِ مثلِ بارة اثرِ تولِ علّتِ سمتِ عنوانِ قصدِ روب جدا ك? كه چ?ست هست كجا كجاست كَ? چطور كدام آ?ا مگر چند?ن ?ك چ?ز? د?گر كس? بعر? ه?چ چ?ز جا كس هرگز ?ا تنها بلكه خ?اه بله بل? آره آر? مرس? البتّه لطفاً ّه انكه وقت?كه هم?ن پ?ش مدّت? هنگام? مان تان ? ور هممون و? كنن كنند م?‌كنند م?‌كنن هممون نزد?م نم?مون?د دارا? خود? وگرد همانند بشوند نم?‌كنند انها بازم پ?ششون ?گرد? ونن رو?م ابدا عمدتا بند? م?‌گن مند آخه آورده رابس?ار م?‌باشد ساخته‌ام م?‌گردد درباره وبرا? م?‌ده?م خو?ش دوباره‌ا? پراز هشان بتوان م?‌نوشند نر?م ند?د? داشتند بخوب? م?‌خواستن در تو? با كه به تو شد را شده است هم از نم?‌گ?رند ب?ن ب?نمان مهمتره ب?ار?م واسش بده?د نكنند گذار? ماا نم?‌اورم خاست رفته‌ام نم?‌اورم ها?ت نم?‌برد همچنانكه بش?د نم?‌روم تان نم?مون?د هممون ور تنها م?‌خواهند دچار شناس?د خود? وگرد بوجود همانند دارا? بر?ز?د بشم كنه كنيم ي كنند و كني ميكنم كنم م? ا?ن داره چي تون بهم بعدا هاش بشي ميكند كرده ا?د گرچه ازش ميكنه مي‌رم كنه كرد باشه دون?د يك بگيرم شديد بزنيد نشون روى رسيد بشن بري دارم الي گه اينطوري كلي تونست دارم يه نداره بياد جور كرده بودم توي كرديد هستن اون ميشه شو بشم بريد بريم بود?د چيه باشه واقعا رو هست?د اينجا وارد توش اينكه آيا بدم باشه بهشون يعني مون شرط اينا كردم بدان نباش نداد مي‌كنن كردن كرده اون ميرن شديم برا? ميكنيم كن?م خودم ، ى علارغم ، نميكنن ميروم اونجا . اونا اه اينجور ات خواهيمكرد مي‌گيره ميدهم خيلي م?‌كنند كنن نكنه ؟ ? م?‌كند شده‌اند باشم نا حت? م?‌داد م?‌شوند كردند م?‌كنم م?‌دهد كرديم كنيد _ براى ها? ها?a about above according across after afterwards again against albeit all almost alone along already also although always am among amongst an and another any anybody anyhow anyone anything anyway anywhere apart are around as at av be became because become becomes becoming been before beforehand behind being below beside besides between beyond both but by can cannot canst certain cf choose contrariwise cos could cu day do does doesn't doing dost doth double down dual during each either else elsewhere enough et etc even ever every everybody everyone everything everywhere except excepted excepting exception exclude excluding exclusive far farther farthest few ff first for formerly forth forward from front further furthermore furthest get go had halves hardly has hast hath have he hence henceforth her here hereabouts hereafter hereby herein hereto hereupon hers herself him himself hindmost his hither hitherto how however howsoever i ie if in inasmuch inc include included including indeed indoors inside insomuch instead into inward inwards is it its itself just kind kg km last latter latterly less lest let like little ltd many may maybe me meantime meanwhile might moreover most mostly more mr mrs ms much must my myself namely need neither never nevertheless next no nobody none nonetheless noone nope nor not nothing notwithstanding now nowadays nowhere of off often ok on once one only onto or other others otherwise ought our ours ourselves out outside over own per perhaps plenty provide quite rather really round said sake same sang save saw see seeing seem seemed seeming seems seen seldom selves sent several shalt she should shown sideways since slept slew slung slunk smote so some somebody somehow someone something sometime sometimes somewhat somewhere spake spat spoke spoken sprang sprung stave staves still such supposing than that the thee their them themselves then thence thenceforth there thereabout thereabouts thereafter thereby therefore therein thereof thereon thereto thereupon these they this those thou though thrice through throughout thru thus thy thyself till to together too toward towards ugh unable under underneath unless unlike until up upon upward upwards us use used using very via vs want was we week well were what whatever whatsoever when whence whenever whensoever where whereabouts whereafter whereas whereat whereby wherefore wherefrom wherein whereinto whereof whereon wheresoever whereto whereunto whereupon wherever wherewith whether whew which whichever whichsoever while whilst whither who whoa whoever whole whom whomever whomsoever whose whosoever why will wilt with within without worse worst would wow ye yet year yippee you your yours yourself yourselves